بهرام رحمانی: محمود احمدی نژاد و «برداران قاچاقچی» اش در سپاه پاسداران!
(بخش یکم)
«برادران
قاچاقچی» احمدی نژاد، هم چنان به عنوان یکه تاز اقتصاد ایران است و هر جا
هم لازم باشد حتی با زور و تهدید، زندان و شکنجه و هم چنین اعدام و ترور
نیز امر خود را پیش می برد. بنابراین، هيچ قدرت و مرجعی در حکومت اسلامی
ایران، قادر نيست بر فعاليت های اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و فرهنگی
گسترده و وسیع آن در داخل و خارج کشور، نظارت و کنترل داشته باشد.
سپاه
پاسداران، علاوه بر این که بر ثروت های کلان جامعه ایران چنگ انداخته است
در عین حال، در عرصه صادرات و واردات، قاچاق مواد مخدر و توزیع آن در داخل و
خارج کشور، مشروبات الکلی، اسلحه، سازمان دهی باندهای فحشا و غیره نیز
فعال است.
سپاه
پاسداران، در حا حاضر در سرکوب اعتراضات مردم سوریه و در دفاع از حکومت
دیکتاتوری بشار اسد نیز نقش فعالی عهده دار شده است. سپاه، از هر نظر حزب
الله لبنان را یاری می دهد. در کشورهای آفریقایی نیز امکانات زیادی در
اختیار گروه های آدم کش مذهبی قرار می دهد.
نقش
سرکوبگری و آدم کشی سپاه، یک بار دیگر در اعتراضات 88 در پی تقلب در نمایش
انتخابات ریاست جمهوری، در مقابل جامعه قرار گرفت. سپاه به شکل وحشیانه ای
اعتراضات سال 88 مردم ایران به خاک و خون کشید به طوری که پس از آن، خامنه
ای و احمدی نژاد با واگذاری هر چه بیش تر ثروت های کشور به سپاه، از این
نقش وحشیانه آن علیه مردم جان به لب رسیده، علنا قدردانی و سپاس گزاری
کردند.
سپاه،
مهم ترین صنایع مادر کشور را در اختیار دارد و تمام اماکن کار را
میلیتاریزه کرده و شدید طبقه کارگر ایران را کنترل و سرکوب می کند و از قبل
استثمار وحشیانه مزدبگیران، به ثروت اندوزی و انباشت سرمایه مشغول است.
سران
حکومت اسلامی، حتی مبالغ زیادی از سرمایه های عمومی جامعه را به طور
پنهانی و به دور از دید مردم و به شکل یارانه های بی حساب در اختیار شرکت
های وابسته به سپاه قرار می دهند. سپاه، بخشی از سودهای به دست آمده را
برای راضی نگه داشتن افسران و فرماندهان خود و هم چنین میان انصار حزب
الله، بسیج و چماقداران حرفه ای پخش می کند؛ بخشی را نیز به تبلیغات نمایش
های انتخاباتی مقامات سیاسی نزدیک به خود، اختصاص می هدد تا آن ها همانند
احمدی نژاد، پس از کسب قدرت منابع مالی بیش تری را در اختیار سپاه و شرکت
های وابسته به آن بگذارند.
فرماندهان
و سرداران سپاه و هم فکران آن ها در حاکمیت و آقازاده ها و نورچشمی ها،
شرکت ها و موسسات مختلفی را با اسامی مختلف تاسیس کرده اند که جدا از
درآمدهای کلان روزانه آن ها در بازارهای داخلی و بین المللی، بودجه های
کلانی هم از بودجه سالانه کشور می گیرند.
در
زیر به اسامی برخی از شرکت ها و نهادهای سرمایه گذاری اشاره می کنیم که
همه یا بخشی از سهام آن ها تا تاریخ 10 خرداد 1389، متعلق به بنیاد تعاون
سپاه بوده اند: موسسه فرهنگی- خدماتی ثامن الائمه؛ شرکت آلاله کبود کویر؛
شرکت بهاران؛ گروه بهاران؛ مهندسی آماده بهینه ساز؛ مواد غذایی خمیر مایه
چهار محال و بختیاری؛ شرکت جهاد خانه سازی؛ شرکت مخابرات ایران؛ شرکت ذوب
روی اصفهان؛ صنایع پتروشیمی کرمانشاه؛ شرکت کشت و صنعت شاداب خراسان؛ شرکت
بازرگانی و صنعتی ایران اطلس کیش؛ شرکت بهارستان کیش؛ موسسه کوثران؛ صنایع
غذایی مائده؛ موسسه میثاق بصیرت؛ شرکت مخابراتی موج نصرگستر؛ شرکت نوید
بهمن؛ مهندسی افق توسعه صابرین؛ شرکت اندیشه و عمران محیط؛ شرکت خدمات
هوایی پارس؛ شرکت مهندسین مشاور سازه های پیش ساخته سبک، موسسه خدمات
بازرگانی مشاوره ای رحیم کمیل؛ مجتمع خانه سازی رزمنده؛ شرکت مجتمع خانه
سازی سپاهان؛ صنایع معدنی شهاب سنگ؛ شرکت سرمایه گذاری شهریار مهستان؛ شرکت سرمایه گذاری توسعۀ اعتماد؛ شرکت پشم بافی بهار یزد؛ فولاد زاگرس؛ و...
شرکت
های وابسته به بنیاد تعاون بسیج عبارتند از: موسسه تامین مسکن بسیج؛ موسسه
قرض الحسنه بسیجیان؛ موسسه تامین اقلام مصرفی بسیجیان؛ موسسه فرهنگی هنری
رزمندگان اسلام؛ موسسه خدمات علمی و آموزشی رزمندگان؛ و...
شرکت
های وابسته به موسسه مالی و اعتباری مهر: شرکت کوثر آذربایجان؛ شرکت کوشا
پایدار؛ شرکت خدمات بازرگانی آینده نگر مهر؛ شرکت سرمایه گذاری مسکن و
عمران مهر؛ شرکت مهر اقتصاد ایرانیان؛ شرکت تدبیرگران آتیه؛ و...
شرکت
هایی که همه یا بخشی از سهام آن ها متعلق به شرکت های سرمایه گذاری مهر
اقتصاد ایرانیان است: سرمایه گذاری توسعه آذربایجان؛ شرکت آلمینیوم ایران؛
شرکت صنعتی دریایی ایران؛ شرکت فراوری مواد معدنی ایران؛ توسعه صنعتی
ایران؛ تراکتور سازی ایران؛ ریخته گری تراکتور سازی ایران؛ توسعه معدن روی؛
فولاد مبارکه اصفهان؛ داروسازی جابربن حیان؛ تایدواتر خاورمیانه؛ بانک
پارسیان؛ شرکت لوله و تجهیزات سدید؛ تراکتورسازی تبریز؛ شرکت مهندسی
تکنوتار؛ سرمایه گذاری توس گستر و...
همان
طور که در بالا اشاره کردیم این شرکت ها تا سال 89 اعلام موجودیت کرده
بودند قطعا از آن تاریخ تاکنون، هم به اعداد و ارقام این شرکت ها و هم ثروت
های آن افزوده شده است.
به این ترتیب، می توان گفت که دولت دایمی و اصلی در ایران، سپاه پاسداران است نه دولت هایی که هر چهار سال یک بار با نمایش های انتخاباتی جا به جا می شوند.
محمود
احمدی نژاد، رییس جمهور حکومت اسلامی ایران، روز پنج شنبه 23 آذر ماه
1391، ضمن دفاع از سیاست های اقتصادی دولت خود، تاکید کرد که برای تقویت
ارزش پول ایران تلاش کرده است. او، هم چنین از سپاه پاسداران خواست تا برای
کمک به پیشرفت کشور بخشی از اموال خود را واگذار کند.
به
گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، محمود
احمدی نژاد، عصر پنج شنبه، ۲۳ آذر ماه، در همایش سراسری فرماندهان و مدیران
قرارگاه خاتم الانبیای سپاه پاسداران با اظهار این که وزارتخانه ها با
واگذاری اموال و زمین های خود به سازمان اموال، می توانند به پیشرفت کشور
کمک کنند، گفت: «سپاه نیز اموال و زمین های فراوانی در تهران و شهرهای
مختلف در اختیار دارد که می تواند بخشی از آن را تبدیل کرده و مورد استفاده
قرار دهد.»
محمود
احمدی نژاد، در حالی این سخنان را بیان کرده است که یک روز پیش از آن، ۲۲
آذر ماه، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، نیز با حضور در قرارگاه
خاتم الانبیا گفته بود: «باید بپذیریم که نقدینگی در کشور مشکل تورم را
ایجاد کرده است و این تورم ربطی به تحریم ها ندارد و به ساختار اقتصادی
کشور مربوط می شود که باید علاج شود.»
محمدرضا
رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد از واگذاری شرکت مخابرات ایران به شرکت
های وابسته به سپاه ابراز پشیمانی کرد. به گزارش رسانه ها، رحیمی روز
دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱، در جلسه معارفه علی نیکزاد به عنوان سرپرست وزارت
ارتباطات و فن آوری اطلاعات، گفت: «بخش ارتباطات را که یکی از کارسازترین و
پردرآمدترین بخش های وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات بود به توصیه
آقایان فروختیم رفت. نوش جان شان، اما ای کاش این کار را نمی کردیم.»
در
حالی رحیمی این حرف ها را می زند که در سال 88، هنگام واگذاری 50 درصد
شرکت مخابرات به سپاه، دولت شان از آن حمایت کرده بود. 50 درصد به علاوه یک
سهم شرکت مخابرات ایران، پنجم مهر 1388 در بزرگ ترين دادوستد تاريخ بورس
کشور که ظرف نیم ساعت صورت گرفت و به ارزش حدود 8 ميليارد دلار به
کنسرسیوم «توسعه مبین»، وابسته به سپاه پاسداران فروخته شد.
ساعاتی
پیش از انجام این معامله، رقیب این کنسرسیوم به بهانه «نداشتن صلاحیت
امنیتی»، از این معامله کنار گذاشته شد و رقابت میان دو شرکت وابسته به
سپاه پاسداران یعنی «توسعه اعتماد مبین» و «مهر اقتصاد ایرانیان» برگزار
شد.
خبرگزاری
مهر که سخنان محمدرضا رحیمی را گزارش کرده، توضیح بیش تری درباره افرادی
که به گفته معاون اول احمدی نژاد، مخابرات به «توصیه» آن ها واگذار شد،
نداده است.
علی
لاریجانی، رییس مجلس شورا اسلامی نیز از سپاه خواست تا وارد صحنه شود و
افزود که سپاه با سرمایه ای که دارد می تواند «گره های» اقتصادی ایران را
باز کند.
با
وجود این که بحران اقتصادی تمام جامعه ایران را فراگرفته و آثار مخرب هدف
مندسازی ها یارانه ها (حذف سوبسیدهای دولتی) و تحریم اقتصادی قابل لمس است.
صنایع زیر 50 درصد طرفیت کار می کنند و بسیاری از کارگران خود را تعدیل
کرده اند؛ برخی به کلی ورشکست شده و حتی دست مزدهای ناچیز کارگران خود را
نیز نپرداخته اند. با این وجود احمدی نژاد ۲۳ آذر ماه، بی شرمانه ادعا کرد
که: «امروز در همه بخش های صنعتی و عمرانی شاهد جهش های قابل توجهی نسبت به
سال ۸۴ هستیم»!
البته
وعده های پوچ و ریاکارانه احمدی نژاد، یک دو تا نیستند. سایت آفتاب، سه
شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۹، نوشت با حضور محمود احمدی نژاد، «طرح تامین آتیه مهر
امام رضا (ع) هم زمان با روز میلاد امام زمان (عج) افتتاح شد و در این
مراسم به خانواده 12 نوزاد كه سال 89 به دنیا آمده بودند، دفترچه های قرض
الحسنه این طرح اهدا شد»؛ محمود احمدی نژاد، گفت: «جایی گفتیم كه طرح 2
بچه كافی ست، طرح استعماری است. برخی شروع كردند به سر و صدا كردن. همان
كسانی كه فكر می كنند آن ها هستند كه روزی می دهند. آدم های خوبی هستند
ولی به مرور زمان این تصور در آن ها ایجاد شده است كه آن ها روزی دهنده
هستند. آن ها اشتباه می كنند.» او، ادعا کرد: «ولی خداوند می گوید اگر
از فقر می ترسید ازدواج كنید بی نیاز می شوید...» او، در ادامه ادعاهای
پوچش افزود: «دولت بناست كه هر نوزادی كه به دنیا می آید یک میلیون تومان
به حساب او واریز كند و انشاء الله بركت پیدا می كند و به بركت آن هر ساله
یک مقداری را به این حساب اضافه می كند.»
احمدی
نژاد، گفت: امیدوارم طرح هدف مند كردن یارانه ها نیز كه اجرا می شود
بخشی از سهم مربوط به بچه ها در این حساب گذاشته شود. در حال حاضر بانک
ملی بسیار پرنشاط در خدمت مردم و ساختن كشور قرار دارد و در راستای این طرح
می تواند طرح های ابتكاری اجرا كند... به نظرم این طرح ها شدنی است و
این را هدیه امام عصر (عج) به ملت ایران تلقی می كنیم و انشاء الله مبارک
باشد. انشاء الله در تمام خانواده های ایرانی عشق و محبت موج بزند و رحمت و
بركات الهی بیش از گذشته بر ملت ایران نازل شود.»
یا
این که به گزارش ايسنا، ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، احمدی نژاد كه به استان فارس سفر
كرده بود، در مراسم نمایش افتتاح «واحدهای مسكن مهر و پروژه مخابراتی»،
ادعای بزرگ تری را پیش کشید: «... ايران سرزمين وسيعی است و امكانات
فراوانی دارد. بايد به سمتی برويم كه الگوی مطلوب خود را در مسكن داشته
باشيم. اگر به هر خانواده ايرانی 250 الی 300 متر بدهيم در دريای سرزمين
ايران ديده نمی شود. ما بايد در حوزه مسكن به اهداف بزرگ تر نگاه كنيم. اگر
به همين اهداف كوچك بسنده كنيم استعدادها شكوفا نخواهد شد.»
کسی
نیست که به این دروغگوی تیرخلاص زن بگوید لطفا این همه دست و دل بازی
نکنید و عده های سرخرمن ندهید نقدا دست مزدهای معوقه کارگران را پرداخت
کنید؛ به وظایف خود به مثابه رییس دولت در قبال جامعه عمل کنید و زیست و
زندگی کودکان کار و خیابانی، کارتن خواب ها، بی کاران و محرومان جامعه را
تامین کنید و دست از دادن وعده های غیرواقعی و دروغین و مکارانه بردارید!
اما
به نظر می رسد احمدی نژاد، سیاست های هیتلر به ویژه این گفته یکی از وزرای
او را خوب یاد گرفته که گفته است دروغ هر چه بزرگ تر باشد پذیرش آن از سوی
افکار عمومی بیش تر است.
دروغ،
یکی دیگر از اهداف تاكتيكی جنگ روانی است. دست اندرکاران فريب با استراتژی
دروغ بزرگ، سعی می کنند تا مخاطب مورد نظر را به سمت يك فضای روانی
متفاوت با واقعيت هدایت کنند. معروف ترين مورد استفاده ای كه از اين
تاكتيك شده، در دوره زمامداری «هيتلر» و به وسیله «گوبلز» بوده است. گوبلز
می گويد: «دروغ هر قدر بزرگ تر باشد، باور آن برای توده های مردم راحت
تر است.»
گوبلز،
می گوید: «اين تاكتيك هم برای مرعوب كردن دشمن و هم تهييج افكار عمومی،
تشويش نيروها و مرعوب ساختن دشمن در مورد نيروی دفاعی و دروغ هايی كه در
خصوص توان نظامی و تكنيكی است، به كار گرفته می شود كه در زمينه استفاده از
آن دچار بيماری خودباوری و خودبينی نيز می شود.» او، ادامه می دهد: «دروغ
را به حدی بزرگ بگوييد كه هيچ كس جرئت و فكر تكذيب آن را نكند... بعضی
مواقع دروغ هايی می گفتم كه خودم از آن ها می ترسيدم.»
به
این ترتیب، سران حکومت اسلامی و بیش از همه احمدی نژاد این آموزه های
فاشیسم هیتلری را خوب یاد گرفته و به همین دلیل، همواره در تلاش است تا با سرکوب و سانسور، جهل و جنایت، اعدام و ترور، دروغ و غارت حاکمیت مافیایی و تبه کارانه شان را سر پا نگاه دارند.
بر
خلاف ادعاهای پاسدار احمدی نژاد، روزی نیست که در لابلای اخبار رسانه ها
دولتی و نیمه دولتی خبرهایی چون فلان کارخانه تعطیل شد و کارگرانش بی کار
شدند و یا کارگران فلان بخش صنتعی سه ماه، هشت ماه و حتی بیش تر از یک سال
حقوق خود را دریافت نکرده اند، با این وجود احمدی نژاد، مدعی می شود «امروز
در همه بخش های صنعتی و عمرانی شاهد جهش های قابل توجهی نسبت به سال ۸۴
هستیم.»؟!
محمود
احمدی نژاد، در هفت سال گذشته ریاست جمهوری اش با توجیه «خصوصی سازی»
صنایع مادر و بزرگ کشور از صنایع نفت و پتروشیمی گرفته تا مخابرات و جاده
سازی و غیره را به برادران سپاهی اش واگذار کرده است. به علاوه بسیاری از
وزرا و مشاوران و مقامات دولتی را نیز از میان سرداران سپاه انتخاب کرده
است. حال چه اتفاقی افتاده است که او، از سپاه می خواهد بخشی از اموال خود
را واگذار کند؟ یا این که اخیرا مخالف واگذاری صنایع به سپاه شده است؟
روشن
است که ما از بحث ها و کشمکش ها درونی و پشت پرده حاکمیت به خصوص میان
خامنه ای و احمدی نژاد خبر نداریم. اما با توجه به داده های بیرون می توان
به چند فاکت درباره این موضع گیری های تازه احمدی نژاد درباره سپاه، اشاره
کرد. فاکت هایی چون نزدیک شدن مضحکه انتخابات ریاست جمهوری، رقابت های
جناحی در درون جناح بندی های تازه اصول گرایان حاکم، مذاکره مخفیانه با
«شیطان بزرگ - آمریکا»، عمیق تر و گسترده تر شدن بحران های اقتصادی و موج
تازه نارضایتی عمومی در جامعه تاکید کرد.
روزنامه
حکومتی قانون، خبر داده است که علی سعيدی نماينده علی خامنه ای سردسته
چماقداران و آدم کشان حکومت اسلامی در سپاه پاسداران، گفته است: «اوضاع
اقتصادی نبايد منجر به مذاکره شود» و مردم بايد اين «شرايط حساس را درک
کنند.» در جامعه شایع شده است که علی اکبر ولایتی، از سوی خامنه ای با
مقامات آمریکایی دیدار و مذاکره کرده اند. به نوشته روزنامه قانون، نماينده
علی خامنه ای در سپاه پاسداران گفت که «دشمن به دنبال وارد کردن ما به
کافه خود است» اما «ما با آمريکا مسائل استراتژيک زيادی از جمله حزب الله
لبنان، فلسطين، حاکميت شيعی عراق و بحرين داريم که هيچ کدام در قالب مذاکره
قابل حل نيست.»
دولت
احمدی نژاد، هم چنین در هفت سال گذشته، بر فعالیت اتمی حکومت اسلامی،
تاکید داشته است. این سیاست احمدی نژاد و کل حاکمیت جمهوری اسلامی، ایران
را در محاصره اقتصادی و احتمال حمله نظامی نیز قرار داده است. این سیاست از
آن جا ناشی می گردد که حکومت اسلامی به ویژه سپاه پاسداران، به دنبال دست
یابی به سلاح های کشتار جمعی اتمی هستند. در حقیقت بحران پرونده هسته ای
حکومت اسلامی ایران در سال های اخیر، به یک بحران داخلی حکومت تبدیل شده
است. هر میزان که بحران های داخلی حکومت در ابعاد مختلف داخلی و بین المللی
عمیق تر و گسترده تر می شود بحران هسته ای نیز به یکی از کانون های مرکزی
سیاست دولت احمدی نژاد و سپاه پاسداران تبدیل می گردد.
در
این میان، آیا کارت بازی با بحران هسته ای، به یک رویارویی حکومت اسلامی
با قدرت های بین المللی منجر خواهد شد؟ آیا سرکوب های داخلی را بیش از این
تشدید خواهند کرد؟
امروز
اکثریت مردم ایران، علاوه بر نگرانی روزمره شان از تامین نیازهای اولیه
زندگی شان و امنیت شغلی شان و سرکوب وحشیانه اعتراضات و اعتصابات بر حق و
عالانه شان توسط نیروهای حکومتی، نگران تشدید تحریم های اقتصادی بین
المللی، افزایش گراین و تورم و بی کاری و فقر نیز هستند!
چهارشنبه بیست و نهم آذر 1391 - نوزدهم دسامبر 2012
ادامه دارد. 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر