پاسخ دندان شکن سیمین بهبهانی به احمدی نژاد
شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی
که روشنـــفکر را بزغاله خواندی
ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند
در این خط جمله را بیـجا نشـاندی
سخن گفـتــی ز عدل و داد و آنرا
به نان و آب مجــانی کشــاندی
از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود
هیاهــو شد عجب توتـــی تکانــدی
سخن هایت ز حکمت دفتری بود
چه کفتر ها از این دفتر پراندی
ولیـکن پول نفـت و سفره خلــــق
ز یادت رفت و زان پس لال ماندی
سخن از آسمان و ریسمان بود
دریــغا حرفـی از جنــگل نراندی
چو از بزغاله کردی یاد ای کاش
سلامـی هم به میــمون میرساندی
در این خط جمله را بیـجا نشـاندی
سخن گفـتــی ز عدل و داد و آنرا
به نان و آب مجــانی کشــاندی
از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود
هیاهــو شد عجب توتـــی تکانــدی
سخن هایت ز حکمت دفتری بود
چه کفتر ها از این دفتر پراندی
ولیـکن پول نفـت و سفره خلــــق
ز یادت رفت و زان پس لال ماندی
سخن از آسمان و ریسمان بود
دریــغا حرفـی از جنــگل نراندی
چو از بزغاله کردی یاد ای کاش
سلامـی هم به میــمون میرساندی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر