ژانویه 28, 2010 بدست poyandeh
خشونت و ایجاد ترس؛ آخرین تیر رژیم. حربه ای که بی اثر میشود.
نظام قرون وسطایی ولایت فقیه بطور دایم حکم قتل صادر میکند و ایرانیان را به قتل میرساند. گاه بخاطر جرم بزه کاری؛ گاه اعدام آزادی خواهان و معترضین به سیاست های سرکوب . گاه معترضین گمنام به سرکوب حقوق اجتماعی را تحت عنوان قاچاقچی یا “ارازل و اوباشَ” به قتل میرساند. گاه نویسندگان و فعالین سیاسی را بدون قبول مسئولیت و بوسیله تیم های ترور به قتل میرساند. گاه زندانیان سیاسی را بدون داشتن حکم اعدام تحت عنوان “خودکشی” یه قتل میرساند. این سیاست تازه ای در این نظام نیست. در واقع آمار قتل ها و اعدام های سیاسی در دهه اول قدرت گیری اسلام سیاسی در ایران بسیار بیشتر از آمار اعدام ها ی نظام اسلامی در دو دهه بعد آن است. اساسا توسل یه خشونت یکی از خصوصیات بارزنظام ولایت فقیه است. این رژیم بیشتر از هر نیروی خارجی در 150 سال گذشته به قتل و اعدام آزادیخواهان پرداخته.
اما آخرین اعدام ها با هدف مشخص ایجاد جو ارعاب و تلاش رژیم برای محدود کردن اعتراضات در 22 بهمن است. وحشت نظام ولایت فقیه از اوج گیری اعتراضات مردمی در هفته آینده خود را در اشکال مختلف سیاست های سرکوب، سعی در ایجاد ترس و دلسردی در میان مردم و گاه افسارگسیختگی کامل در واکنش های سیاسی نشان میدهد.
از بلوف های احمدی مقدم در باره کنترل اینترنت گرفته تا ترساندن مردم از پیامدهای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و “خطر جنگ داخلی”. از دستگیری گسترده فعالین سیاسی گرفته تا بازی های سیاسی سران نظام. از شوهای مسخره تلویزیونی گرفته تا انواع تهدید های مستقیم و غیر مستقیم به مبارزانی که برای آزادی خود و کشورشان در تدارک هر چه گسترده تر کردن شیوه های اعتراضی برای از پا در آوردن رژیم جهل و جنایت ولایت فقیه هستند.
بزرگترین ابزار رژیم در این مرحله همان ایجاد ترس و تهدید به سرکوب است. اگرچه خامنه ای از هفته بعد از انتخابات بطور مکرر اتمام حجت نموده! اما بنظر میرسد که با تهدید و سرکوب هایی که به گزارشی بیشتر از 750 کشته در ششماه اخیر داشته نه تنها قادر به عقب راندن ایرانیان آزادی خواه نبوده. بلکه در هر مرحله شاهد عمق گرفتن جنبش بوده است.
بنظر میرسد مردم توجهی به تهدیدات و ارعاب و فریب های منتشره از سوی صدا و سیما و مطبوعات وابسته ندارند. جنبش آزادی خواهی روز به روز قدرتمندتر میشود. 50 هزار یا صد هزار نیروی انتظامی قادر به سرکوب میلیونها نفر ایرانی آزادی خواه نخواهند بود. کافی بود روز عاشورا مردم میتوانستند مسالمت آمیز راهپیمایی کنند. آنوقت 5 میلیون در تهران و میلیونها نفر در شهرستانها را مقابل خود میدیدند. آنوقت؛ آنروز کار رژیم تمام شده بود.
مقاومت مشتی بسیجی جاهل در برابر میلیونها جوان فرهیخته دانشگاهی که روز به روز با سازماندهی متشکل تر میشوند بجایی نخواهد رسید. گسترش خشونت در بدترین حالت واکنشی را به همراه خواهد داشت که نتیجه اش غرق شدن هر سرکوب گر در میان صدها ایرانی مبارز و جان به لب رسیده است.
یکایک روزهای عمومی بوسیله جنبش بالنده مردم فتح شده و فتح خواهد شد. روز قدس، روز 13 آبان؛ روز 16 آذر و عاشور، هر کدام نمایشگر عزم و گسترش همبستگی ایرانیان آزادی خواهی بودند که دیگر نمیترسند.
چرا که به خوبی دریافته اند که بهایی که بابت زندگی زیر یوغ استبداد میدهند، بمراتب سنگین تر از بهایی است که برای آزادی پرداخت میکنند. فردا 22 بهمن و سپس چهار شنبه سوری در راه است. آیا به سیزده بدر،10 اردیبهشت؛ 25 خرداد یا 18 تیر سال دیگر خواهند رسید؟
فضاهای عمومی: دانشگاهها، دبیرستانها، بازار ادارات و کارخانجات با گسترش اعتراضات به اشکال متنوع و اعتصابات در کنترل جنبش قرار خواهند گرفت. هسته های مقاومت مدنی محله ها را در اختیار خواهند گرفت و تمامی مراکز سرکوب را شناسایی خواهند نمود. مردم هر بار منسجم تر و با قدرت تر در اعتراضات شرکت خواهند کرد. سندهای جنایات هر روز بیشتر بطور وسیع در تمامی نقاط ایران بخش خواهد شد. روز به روز صفوف ملت قدرتمندتر خواهد شد. روز بروز از شمار کسانی که خواهان ادامه جنایت در برابر جنبش بر حق آزادی خواهی هستند کاسته خواهد شد.
در این میان زمزمه های سازش سران اصلاح طلب حکومتی نباید موجب نگرانی جنبش باشد. چرا که این جنبش آزادی خواهی نیست که به این افراد احتیاج دارد. در واقع قدرت جنبش آزادی خواهی محافظ این افراد در برابر وحشیگری های احتمالی بخش طالبانی نظام است. سران این نظام در عرض سی سال گذشته بوضوح نشان داده اند که برای منافع خود از سر فرزندان خود نیز نمیگذرند. اما لازم است سران اصلاح طلب این اعدام ها را با تمام قوا محکوم کنند. این قدم کوچک اما مهمی در نشان دادن همراهی آنان با جنبش در این مرحله از مبارزات بر علیه طالبان ایران است.
راه حل مهم و اساسی اما در برنامه ریزی برای گسترش وسیع و غیر متمرکز اعتراضات از امروز است. اگر بتوان قوای سرکوب را با اعتراضات پراکنده ولی گسترده از این هفته مشغول نگاه داشت، توانایی رژیم برای متمرکز کردن نیرو و برنامه ریزی برای 22 بهمن کاهش پیدا میکند.
هر روز ادامه حیات بمعنی تداوم اعدام و شکنجه فرزندان این سرزمین و نفی ابتدایی ترین حقوق انسانی ماست.
با شفاف شدن خواسته ها و سازماندهی موثر، نظام جهل و جنایت را بزیر کشیده خواهد شد.
به امید هر چه زودتر رسیدن بهار آزادی و استقرار جمهوری ایران بر اساس موازین مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر