نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

استقلال كشور در خطر است


محمد جواد حجتى كرمانى عضو مجلس خبرگان رژيم طى مقالهيى در سايت مشاركت نوشت:
آقايان بزرگوار! استقلال كشور در خطر است، دين مردم در خطر است، شما را به خدا گردهم آئيد و راه‌حلى براى برون‌رفت از اين مشكل بجوئيد. امروزه، دارد كارد به استخوان مى‌رسد و كشور ما در محاصره بلاهاى ارضى و سماوى حتى در ”نفس كشيدن“ با مشكل مواجه است.

وى گفت: آيا واقعاً در اين وقايع اسفبار كه به قيمت جان جوانان بيگناه ما از پسر و دختر و هتك حرمت بسيارى از افراد و زندانى‌شدن عده‌اى ديگر تمام شد شخص زيد و عمرو و بكر و خالد و. هيچ‌كدام مقصر نبودند و اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه در خيابانهاى تهران به زد و خورد پرداختند و هتاكى كردند و دستشان به خون بيگناهان آلوده شد؟

اما در اين سى ساله، هيچ‌گاه دعوا و جنجال، در حدى نبوده است كه به زد و خورد خيابانى و كشته شدن‌هاى دوسويه بكشد… به جز 30خرداد سال 60 كه آن هم درگيرى فيزيكى و خيابانى نه ميان هواداران انقلاب كه ميان كسانى كه رودرروى انقلاب ايستاده و اسلحه كشيده بودند با جوانان جان‌باخته‌اى كه با تمامى وجود، براى دفاع از انقلاب تلاش مى‌كردند، رخ داد.
حجتى کرمانى پرسيد: آيا ما مى‌توانستيم از همان درگيريهاى خونين پرهيز كنيم؟ و آيا سياست ما در اداره كشور، كلاً و صددرصد صحيح بوده است؟ و آيا مى‌توانيم به لفظ ”جلاله“ سوگند بخوريم كه در اين سى ساله و در دعواهاى هر روزه ما، هيچ‌كدام از ما، هيچگونه تقصير يا قصورى نداشته است؟
حاشا وكلا! مگر ما معصوم بوده‌ايم و يا مگر در تاريخ حضرات معصومين نيز رخدادهايى برخلاف نظر و ميل و تصميم و ارشاد و راهنمايى آن بزرگواران صورت نمى‌گرفته است؟

عضو مجلس خبرگان گفت توضيحاً عرض مى‌كنم كه در فجيع‌ترين صحنه‌هاى درگيريهاى خونين پس از انتخابات، كسانى از ارباب قدرت به‌طور مشخص مسلح بوده‌اند و كسانى هم گفته مى‌شود درميان جمعيت تيراندازى كرده‌اند… خب، در اين ميان، امثال اين نگارنده بى‌اطلاع، يك طرف مشخص را كه داراى اسلحه بوده است مى‌شناسد ولى ديگران را نمى‌شناسد. مسئوليت خون بيگناهان را از چه كسى مطالبه كنم؟ بهخصوص كسانى در زندان درگذشته‌اند و معلوم نيست علت مرگ آنها چه بوده است؟ اينها براى من كم اطلاع جاى سؤالهاى بزرگ به وجود مى‌آورد كه جز آنكه از مسئولان و مشخصاً از كسانيكه مسئوليت نظم و امنيت را برعهدهدارند، توضيح بخواهيم چاره‌اى ندارم.

حجتى کرمانى با حمله به يزدى رئيس سابق قوه قضاييه گفت: به صراحت از آقاى يزدى شديداً گله کنم که در ميان معرکه، ”نرخ“ طى نکنند! و مباحث مربوط به ولايتفقيه و ولايت الهى و مردمى و مقولاتى چون مقبوليت و مشروعيت را پيش نکشند و همينجا آب پاکى روى دست ايشان بريزم و بگويم (چنانکه در مقالات سالهاى گذشته در نقد مطالب ايشان و نيز حضرت استاد مصباح يزدى گفته‌ام) رأى مردم حتى در ”مشروعيت“ حکومت بالفعل (و نه بالقوه) پيغمبر (ص) و امامان معصوم (ع) هم شرط است به يک دليل ساده (که اين را در مجلس خبرگان دوم هم گفتم و به سختى مورد حمله قرار گرفتم) و آن اينست كه اگر رضايت مردم در مشروعيت حکومت شرط نباشد، پس اجبار بر اطاعت يعنى حکومت استبدادى يا ”ديکتاتورى صالح“ جايز است…
وى افزود: چرا راه دور برويم و از گذشته‌ها سخن بگوئيم: ديشب پسرم به من گفت شما كه طرفين را مقصر مى‌دانيد، آيا كسى كه فرزندش را گرفته‌اند و زندانش كرده‌اند و بعد جنازه‌اش را تحويل پدر و مادر داغدارش داده‌اند، چگونه مى‌تواند با آن كسانى كه چنين بلائى را بر سر فرزندش آورده‌اند، آشتى كند؟!

حجتى کرمانى اضافه كرد: مناظرهها، نخستين ”كبريت“ اين آتش را روشن كرد، كه پيوسته بر آن بنزين ريختند و هنوز معلوم نيست به كجا مى‌كشد.

هیچ نظری موجود نیست: