جنبش سبز بدون تحلیل جامعه شناسانه و به پیروی از احساسات ضد جمهوری اسلامی ایران مورد توجه تعدادی از سازمان ها و گروه های اپوزیسیون در قالب های مختلف است.
این جنبش فاقد تشکیلات رایج سیاسی و باورهای مربوط به ایده ئولوژی های سیاسی در مکاتب شناخته شده آن است. این جنبش پدیده قرن ارتباطات است. بدین معنی این جنبش فاقد پایگاه سیاسی مشخص در مبارزه با جمهوری اسلامی است. این جنبش در تعریف جدید یک حزب مجازی از طریق اینترنت است. این جنبش بدون تعارف با پدیده هائی تاریخی نظیر مارکسیسم , سوسیالیسم , ایده الیسم , لیبرالیسم و... غریب است این جنبش در بطن خود بدون درک تاریخی یک مدل از ناسیونالیسم و شونیسم را در قالب دموکراسی مطالبه می کند که در ذات خود جزئی از بدیهیات تاریخی دوران معاصر در جمهوری اسلامی ایران است.
جنبش به جای نماد سبز , بهتر بود نماد سفید را که , مظهر صلح و ضد جنگ است انتخاب می کرد . پرهیز از این انتخاب , طبق اندیشه و سیاست های رهبران خود خوانده آن , از هدف بقا جمهوری اسلامی ایران دارد.
حنبش موسوم به سبز توانسته است چون گذشته تعدادی از نیروهای موسوم به چپ در قالب اپورتونیسم راست و رویزیونیسم چپ را در قلمرو حمهوری اسلامی تابع خود کند! آخرین نمونه و مثال موضع اتحاد جمهوری خواهان و سازمان فدائیان خلق اکثریت و گروه های منطقه ای همراه آن است. در حالی که حمایت کردن از مطالبات گروه های در برگیرنده جنبش وظیفه هر سازمان , گروه و حزب سیاسی منتقد و مخالف حکومت است اما به شرطی که سیاست خود را تابع خواسته های رهبران خود خوانده آن و مطالبات در قلمرو نظام و قانون اساسی آن که تمام آزادی و موارد مبتنی بر رعایت حقوق بشر را مشروط و تابعی از قوانین حکومتی و اسلامی کرده است , نکرد!
جامعه شناسی جدید در مورد این جنبش می تواند به مدل مجازی و اینترنتی توجه کند. زیرا شبکه این جنبش اینترنت و داده های تکنولوژیکی و اطلاعاتی آن است. در چنین شبکه ای قواعد و قوانین رایج سیاسی نه مورد توجه هستند نه مورد استناد!.(خواست بانوان، مطالبات کارگران و کارمندان و... در این جنبش قرار می گیرند ) اینترنت دوران جنگ مسلحانه و چریکی را به پایان رسانده است. می توان روز در خیابان ها معترض بود و شب در خانه ها چشم به تلویزیون و مایکل جاکسون و .... داشت و با دوستان در کمال شب زنده داری از روز سخن گفت! در این جنبش نه از رهنمود های مارکس , لنین خبری هست , نه از پند و اندرز های گاندی , روسو و منتسکیو! قرارداد اجتماعی در این جنبش اینترنت و مویایل است. برای همین است که موسوی بارها اعلام کرده هر فرد خود یک ستاد است! او و همفکران داخلی و خارج نشینش نمی خواهند که این جنبش در کوران مباحث سیاسی روز قرار گیرد. زیرا این وضعیت به مثابه طرد کردن آن ها در همین مرحله کنونی از جنبش خواهد شد! حزب مجازی به مدت هشت سال به اصطلاح اصلاح طلبان را در قوه مجریه و چهار سال در قوه مقننه حاکم کرد؛ به اصطلاح اصلاح طلبان فکر می کردند جمعیت میلیونی حامی آن ها هستند اما حزب مشارکت تشکیلات اصلی اصلاح طلبان نتوانست در جذب و هدایت این خیل عظیم حزب مجازی موفق شود زیرا اقشار در برگیرنده آن خصوصیات روانشناسانه فردی و اجتماعی خاص خود را دارند. این جنبش از لحاظ مدنی با طرح شعارها در قلمرو قانون اساسی و حفظ ساختار حکومتی نشان می دهد که برای تبدیل شدن به فرهنگ سیاسی و اجتماعی فاصله دارد. این حا است که نقش و عملکرد سازمان های سیاسی نظیر محاهدین خلق در شناخت و هدایت صحیح آن بارز می شود. سکولاریسم فقط دلیل مخالفت با حکومت نیست. فرهنگ سیاسی و اجتماعی قواعد و مکانیسم خاص خود را دارند
اگر در دهه های چهل به بعد کوه صحرا و رفتن به میان روستائیان به تبعیت از صمد بهرنگی و جلال آل احمد و.. به یک مکان برای مبارزه سیاسی و همدردی با مردم معنی داشت اینک رفتن به کوه و روستا به تفریح و سرگرمی و ابراز شادی ممنوع شده تبدیل می شود! می توان گفت اکثریت این خیل عظیم نمی دانند قانون اساسی ج . ا. ا . چه می گوید! نان , مسکن , کار , آزادی جای خود را به شعار آزادی و دموکراسی داده است! رنگ سبر نه یک سمبل برگرفته از ایده ئولوژی بلکه یک مدل رایج در بین تعدادی از اقشار این حزب مجازی است. مدل را می توان به سادگی تغییر داد یا شکل آن را عوض کرد!
مجاهدین خلق که پیرو ارسال پیام مسعود رجوی به مجلس خبرگان ج.ا.ا. در خصوص عزل خامنه ای و انتصاب منتظری از تعدیل در سیاست و بازنگری بخشی از سیاست های تک نگارانه حکایت داشت اینک برای شرکت در مراسم سیزده آبان فراخوان حضور در کنار بقیه اپوزیسیون داخلی و خارجی صادر کرده اند!
به عنوان فردی که بیش از سه دهه از نزدیک با تحولات سیاسی اجتماعی و ورزشی ایران فعالیت داشته ام بر این اعتقاد و نظر استوار هستم که حکومت ج.ا.ا. در معادلات سیاسی در بین اپوزیسیون (جدای از اپوزیسیون داخل حکومت) فقط بر روی توانمندی و خطر مجاهدین خلق محاسبه و حساس است. شعار مرگ بر منافق بیش از سه دهه از سوی حکومت به افکار عمومی مردم انتقال یافته است. بر این باورم محاهدین خلق نیاز به ارائه و تحلیل مشخص برای حزب مجازی و گروه های منتقد داخل نظام دارند. هم چنان که در فاز اپوزیسیون خارج , وقت آن رسیده است که مجاهدین برنامه مشترکی را برای ائتلاف با سایرین اعلام کنند. مجاهدین از منظر دین به عنوان موضوع فردی و جدای از سیاست و دولت , همراهی آیت اله منتظری را بیش از چند دهه است که با خود دارند. مرجعی که در ج.ا.ا اولین فرد و مقام بلند پایه بود که بر علیه سیاست های سرکوب و اشاعه فساد و فقر توسط حکومت موضع قاطع و شفاف گرفت. سیزده آبان فرصتی است تا به آمریکا که همچنان سازمان را در لیست تروریستی قرار داده است پیامی روشن داده شود! زمان زبان اینترنت و چت اینترنتی است!
"یادداشت های روز"، ویژه سایت دیدگاه نوشته می شوند. در صورت تمایل به باز تکثیر متن، لطفا منبع را "یادداشت های روز سایت دیدگاه" قید کنید.
korosh__ims@yahoo.com
کوروش طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر