بصیرنصیبی
.. ما از همه انسانهای آزاده،افراد وگروهها وسایت های مستقل انتظار داریم برای دفاع از ستاره وستاره ها که پشتیبانی جز مردم عادی ومصیبت دیده ندارند با ما همصدا شوند.
*3سال زندان به چه جرمی؟!!
نام مستعار «ستاره از تهران »برای سایت هایی که خارح از ایران منتشر میشود نامی آشناست من هم مرتب از او مطلب ویا ایمیل دریافت می کردم. مجله ما سینمایی است وانتشار مطالب عمومی در آن محدود است اما گاه از مطالب ارسالی ستاره هم استفاده می کردیم . تصویر احترام آمیزی که از او در ذهنم نقش بسته چهره زنی را مجسم می کند که در جو آلوده به ارتجاع مذهبی ،استقلال خودش را حفظ کرده است. زنی حساس است اما اسیر احساسات نمی شود و نسبت به آنچه پیرامونش میگذرد واکنش نشان میدهد. اما آخوند ها حتا این زن تنها را راحت نمیگذارند پیدایش می کنند، به او اخطار می دهند، جریمه اش می کنند تهدید به زندانش می کنند ،موقتا با تضمین آزادش میگذارند اما چندی است دردسر ها برای او بیشتر شده. دوباره پرونده اش را به جریان انداخته اند. اما ستاره کیست ؟ در باره ستاره از زبان خودش بخوانیم:
«من کیستم ؟ شاید که نقشی روی آبم
گویی که سرشار از تهی همچون حبابم
من کیستم؟ شاید زنی بر باد رفته
یا جای پای عشقهای چون سرابم
من کیستم؟ شاید غباری پشت شیشه
شاید که شعر کهنه ای در یک کتابم
من معنی ناکامی ام، تصویر رنجم
افیونی اندوه بی حد و حسابم
شاید که باغی زرد در شبهای پاییز
یا خسته ای از خویش و سر تا پا عذابم...»
وقتی حکم دادگاهش را برایم فرستاد از او پرسیدم که آیا صلاح میداند منتشرش کنم؟ در جواب برایم یادداشت کوتاهی فرستادواجازه انتشار این یادداشت راهم داد ونوشت:
«*با درود و مهر و احترام به شما
من چهارشنبه بمحض بازگشت از دادگاه و راستش بعد از یک ساعت گریه کردن، بعد که کمی آرام شدم مطلب این خبر را نوشتم و روی وبلاگم گذاشتم و البته برای یکی دو تن از دوستانم هم فرستادم که خوشبختانه آنها به لیست ایمیلشان فرستادند
شما هم چنانچه منعکسش کنید بسیار بسیار سپاسگزار خواهم بود چراکه این درست همان چیزیست که حکومت دوست ندارد و مایل است هر بلایی دلش خواست سر مردم بیاورد و کسی نداند
من واقعا خود را فعال سیاسی نمیدانم و حتی فعال مدنی هم نمیدانم
اما بعنوان یک انسان و بعد بعنوان یک زن طی این دو سه سال هرآنچه که حق و حقوق انسانی ام بوده را نوشته و منتشر کرده بودم ...
اما متاسفانه بدلیل اینکه قبلا هم سابقهء دستگیری داشتم و مرا میشناختند خیلی زود به دردسر افتادم
حالا هم که دادگاه تجدیدنظر حکم دادگاه اول را تغییر نداده و همان سه سال را برایم تعیین کرده ایرادی ندارد
من با سربلندی به زندان خواهم رفت چرا که وقتی میبینم یک حکومت با اینهمه تشکیلات و قدرت و امکاناتش از چهارتا نامه و خاطره و مقالهء یک زن بیمار و تنها و دلشکسته اینقدر وحشت دارد و از آزادی اش میترسد این برایم غرورآفرین است
من هرآنچه نوشته بودم تصور میکنم همه جنبهء درددل و بعد فرهنگی داشت نه سیاسی
حالا اخبار...بهرحال بولتنها و گزارشات از سایتها بوده و گزارش دروغ هم نبوده
مگر اینهمه اعدام دروغست؟
مگر اینهمه دزدی و باندبازی و فساد مالی و اخلاقی در دستگاه دروغست؟
مگر فقر دروغست؟
مگر خفقان دروغست؟
من چه دروغ و چه حرف ناحق و ناروایی نوشته بودم که مرا مجرم تلقی میکنند؟
بهرحال اگر آزادیخواهی و مطالبهء حقوق برابر زن و مرد و داشتن هوایی برای تنفس و دیدگاه مستقل غیرمذهبی جرم است ، پس من مجرم هستم و با افتخار جرمم را میپذیرم
از شما نیز بی نهایت سپاسگزارم
همواره در حق من لطف داشته اید
من مطلب را در این پست درج نموده ام»با این نشانی
سازمان های مدافع حقوق بشر کشور های غربی که تکلیفشان روشن است، اما چرا چند سازمان در داخل که خبر های مربوط به دستگیری ها ومحکومیت ها را منعکس میکنند در مورد این پرونده که حکمش هم صادر شده خبری منتشر نمی کنند؟ البته میدانم که برای رادیو هاوتلویزیون دول غربی مسئله وقتی مهم می شود که حق و حقوق خودی ها ویا همان اصلاح طلبان حکومتی رعایت نشده باشد آنوقت است که انشاء های سوزناکی اندر دفاع ازحقوق بشر صادر می کنند .
ستاره هم اگر وابسته که کمپین های یک میلون، دوملیون ،سه ملیون و... جریان های دوم خردادی بود ویا مرتبط با سران نظام، الان حامیان بخش خوب نظام برای آزادیش در سازمان ملل را از پاشنه کنده بودند. اما کسی، از زنی غیر وابسته به شبه اصلاح طلبان که برایش پرونده سازی کرده اند. وبه جرم گناه نکرده 3سال زندان برایش برده اند به زبان نمی آورد،. «ستاره از تهران» تنها یک نمونه است ستاره های بسیاری در زیر آسمان غبار آلودوتیره وتار ایران در اسارت هستند اما صدایشان به گوش هیچ کس نمی رسد..
«*متن خلاصهء رای دادگاه به این شرح است:
در خصوص اتهام اشرف علیخانی فرزند حسن با نام مستعار ستاره به شماره شناسنامه ....
، آزاد به قيد كفيل، حسب كيفر خواست صادره دائر بر:
1- اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرايم عليه امنيت ملي كشور، از طريق شركت عامدانه در اغتشاشات خياباني
2- فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق ارتباط با شبكه ماهواره اي ضد انقلاب و ارسال ايميل و انتشار مطالب موهن نسبت به نظام اسلامي در فضاي مجازي، وبلاگ و تحريك ديگران به شركت در تجمعات غير قانوني و اغتشاشات و مقابله با نظام جمهوري اسلامي
3- نگهداري و استفاده از تجهيزات دريافت از ماهواره
با عنايت به گزارشات وزارت اطلاعات و اقارير صريح متهمه و حضور فيزيكي در تجمعات غيرقانوني و ارتباط با شبكه هاي ماهواره اي ضدانقلاب و ارسال ايميلهاي متعدد و انتشار و مطالب موهن نسبت به نظام و ديگر شواهد و قرائن موجود بزهكاريش محرز است، كه با رعايت ماده 47 قانون مجازات اسلامي نامبرده مستندا" به مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي و ماده 9 قانون ممنوعيت بكارگيري تجهيزات دريافت ماهواره ، در مورد اتهام رديف اول ( اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرايم عليه امنيت كشور) به تحمل دو سال حبس و در مورد اتهام رديف دوم ( فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران) به تحمل يكسال حبس و در مورد اتهام رديف سوم (نگهداري و استفاده از تجهيزات ماهواره) ضمن ضبط تجهيزات بنفع دولت، به پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم مي نمايد. ايام بازداشت به استناد تبصره ماده 295 قانون آيين دادرسي كيفري كسر و محاسبه گردد.
حكم صادره حضوري و ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجديد نظر استان تهران است.
رييس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي
و دادرس دادگاه عمومي تهران صلواتي6/6/89»
* ما از همه انسانهای آزاده، افراد وگروهها وسایت های مستقل انتظار داریم برای دفاع از ستاره وستاره ها که پشتیبانی جز مردم عادی ومصیبت دیده ندارند با ما همصدا شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر