نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

سیرک بزرگ سیاست جهانی (میدان رقص خرس های صادراتی تهران)



میلاد مختوم

بنابر گزارش رویتر در روز یکشنبه 27 ژوئن 2010 سران کشورهای گروه هشت در بیانیه پایانی اجلاس خود در کانادا از همه کشورهای دنیا درخواست کردند تا تحریم های جدید بر علیه جمهوری اسلامی ایران را به صورت کامل به اجرا درآورند. هفت کشور پیشرو صنعتی (ایالات متحده امریکا، کانادا، ژاپن، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا) و روسیه در این بیانیه نگرانی عمیق خود را از عدم شفافیت در فعالیت های هسته ای ایران و برنامه های این کشور برای ادامه و گسترش غنی سازی اورانیوم تا میزان 20 درصد اعلام کردند. آنها ضمن غیر قابل تحمل خواندن شرایط حاکم در نوار غزه تحت محاصره اسرائیل، خواهان تغییر وضع موجود و از سر گیری مجدد مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطین شدند. کنفرانس امسال سران کشورهای گروه 20 (شامل هشت کشور گروه هشت باضافه چین، برزیل، هندوستان، کره جنوبی، استرالیا، مکزیک، ترکیه، اندونزی، عربستان سعودی، افریقای جنوبی، آرژانتین و نماینده اتحادیه اروپا) نیز از طرف اغلب ناظران به عنوان یک سرخوردگی بزرگ و بیهوده ارزیابی شد. سران کشورهای پیشرو صنعتی و رهبران مهمترین کشورهای در آستانه توسعه صنعتی نتوانستند بر سر مسائل اساسی به توافق های لازم برسند. مسئله تصویب ضوابط شدید و جهانشمول برای بازارهای مالی و بانک ها و صندوق های تأمین سرمایه، همچنان حل نشده باقی ماند. طرح آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، برای مالیات گذاری بر تبادلات سرمایه و تجارت های پولی در سطح جهانی به دلیل مخالفت کشورهای کانادا، استرالیا، برزیل و هندوستان به جایی نرسید. کمک 50 میلیارد دلاری به فقیرترین کشورهای جهان، که 5 سال پیش در گروه هشت به تصویب رسیده بود، هنوز پرداخت نشده است و در واقع این هشت کشور ثروتمند زیر قول خود زدند. از دید سازمان های امداد رسانی جهانی این یک رسوایی بزرگ است.

با توجه به یک میلیارد یورو هزینه برگزاری این دو کنفرانس، تدابیر شدید و پر هزینه امنیتی، مخالفت ها و راهپیمایی اعتراضی گسترده و خشونت آمیز و خسارت های ناشی از خشونت ها و بی نتیجه ماندن کنفرانس های گروه 8 و گروه 20 ، بسیاری از ناظران و رسانه های بین المللی خواهان عدم برگزاری اینگونه جلسات بزرگ سیاسی در آینده شدند. سازمان های امداد رسانی بر این عقیده اند که بهتر است هزینه هنگفت برگزاری چنین گردهمایی های بیهوده ای صرف کمک به فقیرترین کشورهای افریقایی شود. با همین هزینه ای که صرف برگزاری 72 ساعت گردهمایی بیهوده سران گروه 8 شد، می شد امکان دسترسی بیش از پنجاه میلیون انسان به آب را در فقیرترین کشورها فراهم ساخت، یا هشت میلیون دختر بچه را در کشور کنگو برای مدت پنج سال به مدرسه فرستاد.

صحنه سیاست در جهان امروز بیشتر از هر زمان دیگری شبیه یک سیرک بزرگ است. فعالیت های رهبران و سران کشورها هم به تلاشی اغلب ناموفق برای مدیریت نمایش های هنرمندان سیرک محدود می شود. نمایش های سنتی در سیرک ها شامل شعبده بازی، بند بازی، عملیات آکروباتی، تردستی، اسب سواری، رام کردن و آموزش حیوانات وحشی و دلقک بازی می باشند. اغلب سیرک ها دارای یک میدان نمایش بزرگ در وسط محل تجمع تماشاگران هستند. بزرگترین سیرک دنیا، سیرک برادران رینگلینگ دارای سه میدان نمایش بود و مدیر سیرک با لباس سیاه و کلاه بلند استوانه ای وظیفه داشت که توجه تماشاچیان را در موقع مناسب به یکی از این میدان ها جلب کند. در سیرک بزرگ سیاست جهانی امروز، که دارای میدان های نمایش بسیار زیادی است، باراک اوباما و سران گروه 8 مدیریت سیرک را برعهده دارند. در اغلب موارد تلاش سران کشورها اما، برخلاف تلاش مدیران سیرک های واقعی، در جهت منحرف کردن توجه افکار عمومی از برخی میدان های نمایش است. افغانستان یکی از میدان های نمایش این سیرک است. معرکه گردان میدان اول سیرک افغانستان حمید کرزایی است که اگر چه رئیس جمهور افغانستان نامیده می شود، اما در واقع دلقکی است در لباس های رنگین که حوزه نفوذش از چند محله کابل فراتر نمی رود و همیشه آمادگی غافلگیر کردن مدیر سیرک را دارد؛ به عنوان نمونه او در ماه آوریل در جمع تعدادی از به اصطلاح سیاستمداران افغان تهدید کرد که به طالبان خواهد پیوست! در میدان دیگری تعدادی بندباز وارداتی از پاکستان و ایران مشغول عملیات آکروبات انفجاری و معلق زدن میان حلقه ها و داربست های ذوزنقه ای شکل آویزان هستند که یک سر آنها به طالبان و سر دیگر آنها به امریکا بند است و هیچ اعتباری به استحکام و دوام بندها و حلقه ها و ذوزنقه ها نیست. معرکه گردان بعدی یک ژنرال چهار ستاره امریکایی به نام استانلی مک کریستال است که به عنوان رام کننده و مربی جانوران وحشی وارد صحنه می شود و هر وقت معرکه گردانان دیگر کار خود را به خوبی انجام نمی دهند، مدیر سیرک توجه تماشاگران را به شجاعت این معرکه گردان در به بازی گرفتن وحوش جلب می کند. در واقع مدیر خودپسند سیرک هیچگاه توان کنترل کامل سیرک را نداشته است. معرکه گردانان هم حساس و هم دمدمی مزاج هستند، به طوری که ژنرال مربی حیوانات درنده (فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان) ضربه های شلاق اش را در یک مصاحبه بر پیکر مدیر سیرک وارد کرد و او را ناآگاه و بی صلاحیت نامید، دستیارش را دست انداخت و مشاور امنیتی اش را به عنوان دلقکی عصبی معرفی کرد. اگر چه باراک اوباما به سرعت واکنش نشان داد و ژنرال دیگری را به جای مک کریستال به عنوان فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان معرفی کرد، اما عملیات نیروهای ناتو همچنان بر اساس استراتژی ژنرال اخراجی به پیش می روند. وضعیت در میدان های سیرک در عراق و فلسطین هم دست کمی از وضعیت تراژیک افغانستان ندارد. تلاش های نیم بند مدیران سیرک سیاست جهانی برای رام کردن جانوران وحشی در رأس حکومت آخوندی در ایران هم تا کنون به جایی نرسیده است. بسیاری از همین کشورهای گروه 20 که از فراخوان دادن برای اجرای تحریم ها بر علیه حکومت آخوندی در انظار عمومی خسته نمی شوند، خود در پشت پرده بیشترین و سودآور ترین رابطه های اقتصادی و نظامی را با رژیم قرون وسطایی جمهوری اسلامی دارند. میدان نمایش دیگری از سیرک تحت مدیریت باراک اوباما و شرکاء در خود امریکاست، جایی که در طی سال های اخیر عده ای از دلالان سیاسی در نقش مربی جانوران وحشی به معرکه گیری مشغولند و تا کنون چندین خرس صادراتی از تهران را به رقص درآورده اند. تازه ترین این جانوران وحشی از راه رسیده دیپلمات تروریستی است به نام سید حسین موسویان، که از نزدیکان رفسنجانی و خاتمی است. او بعد از اشغال پست های زیادی در وزارتخانه های مختلف جمهوری اسلامی، در سال 1990 به عنوان سفیر رژیم آخوندی در آلمان عازم بن شد. در دوره هشت ساله سفارت موسویان در آلمان میزان فعالیت های تروریستی بر علیه دگراندیشان و مخالفان رژیم در اروپا افزایش چشمگیری داشت و سفارتخانه جمهوری اسلامی در آلمان مرکز تدارکات، پشتیبانی و هماهنگی عملیات تروریستی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در سراسر اروپا بود. مأموریت این عنصر آخوندی در اثر رسوایی پس از ترور میکونوس در برلین به پایان رسید. در دوره ریاست جمهوری خاتمی شیاد، سید حسین موسویان مسئول کمیته سیاست خارجی در شورای عالی امنیت رژیم بود. این دیپلمات تروریست، بعد از یک دوره نمایشی رفت و آمد به زندان های آنچنانی ویژه از ما بهتران به جرم جاسوسی برای بیگانگان، از شهریور ماه سال گذشته عازم امریکا شده تا به قول خودش "به کار دانشگاهی و بهبود عوارض دوران زندان" مشغول شود. شعبده بازان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی زندان های ویژه این رژیم قرون وسطایی را با تردستی تمام به سکوی پرتاب گرگ زاده ها، وابستگان، مریدان و دم و دنبالچه های آخوندها به امریکا و سایر بلاد کفر تبدیل کرده اند.

دلالان سیاسی کاخ سفید که به نظر می رسد بعد از رئیس جمهور شدن "باراک حسین اوباما" علاقه خاصی به اهل بیت و بویژه به اسم "حسین" پیدا کرده اند و تکرار این نام را در شعار "حسین، حسین، میرحسین" نه به "امام حسین" بلکه به "باراک حسین" ربط می دهند، به یکباره سید حسین موسویان دیپلمات تروریست را به عنوان "دیپلمات ارشد میانه رو و کارآمد" به وسط معرکه پرت کرده اند و او هم بلافاصله در جلد محلل فرو رفته و ضمن کوبیدن بر طبل مماشات خواهان پیشقدم شدن امریکا در مذاکره مستقیم و گسترده با رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی بر اساس آنچه خود "منافع منطقه ای در عراق و افغانستان، امنیت منطقه ای در خلیج فارس و انتقال بازار انرژی" می نامد، شده است.

بر خلاف سیرک های واقعی که اسباب تفریح تماشاگران را فراهم می کنند، از درون خیمه بزرگ سیرک سیاست جهانی هیچ بیننده ای در پایان نمایش خنده بر لب خارج نمی شود.

میلاد مختوم

دوم ژوئیه 2010

منبع: سايت ديدگاه

هیچ نظری موجود نیست: