ایران و عراق: ۳۵ سال با عهدنامه جنگ و صلح
پنج سال پیش از تحولاتی که به انقلاب اسلامی در ایران منجر شد، خطر عراق برای ایران هر روز بیشتر احساس می شد.
خریدهای کلان سلاح توسط عراق از اتحاد جماهیر شوروی، در کنار اختلاف های مرزی دامنه دار، سیاستمداران ایرانی را نسبت به نیات عراق و شخص صدام حسین که قدرت اش روز به روز بیشتر می شد، نگران تر می کرد.
حمایت ایران و چند کشور منطقه از کردهای عراق و تجهیز آنها علیه دولت مرکزی خشم مقام های عراقی را به دنبال داشت و می توانست زمینه بروز درگیری در آینده شود.
در این هنگامه، روابط سیاسی ایران با الجزایر که همراه یمن جنوبی، لیبی و عراق به نیابت از امارات متحده عربی، برای بازپس گیری جزایر سه گانه به شورای امنیت شکایت کرده بود، رو به سردی داشت.
شورای امنیت این شکایت را رد کرد اما بر روابط ایران با این کشورها تاثیر منفی گذاشت.
قرار بود اجلاس رهبران کشورهای صادر کننده نفت، اوپک که ایران از موسسان و اعضای مهم آن بوده در الجزایر برگزار شود. در چنین وضعیتی احتمال حضور شاه در الجزایر بسیار کم بود.
رضا قاسمی از اعضای ارشد وقت وزارت خارجه ایران می گوید که رهبران الجزایر برای دلجویی از شاه پیام هایی فرستاده بودند که حاضرند برای رفع اختلافات ایران و عراق وساطت کنند.
کنار گذاشتن ادعای حاکمیت ایران بر بحرین و فشارهای های گاه و بیگاه اعراب بر سرجزایر سه گانه به ایران، شاه را در موقعیتی قرار می داد که برای نشان دادن تسلط در داخل و اقتدار در منطقه اقدامی کند.
ایران میانجیگری الجزایر را پذیرفت و شاه عازم الجزایر شد.
ملاقات شاه و صدام در فرودگاه الجزیره
در پایان اجلاس رهبران کشورهای صادر کننده نفت، هواردی بومدین رئیس جمهوروقت الجزایر واسطه دیدار شاه و صدام در پاویون فرودگاه الجزیره شد.
صدام در آن زمان معاون رئیس جمهور عراق بود اما با افزایش دامنه نفوذ اش، قدرت اصلی را در این کشور در دست داشت.
با این حال به لحاظ سلسله مراتب از شاه که در مقام اول کشورش قرار داشت، پایین تر بود.
رضا قاسمی می گوید که رئیس جمهور الجزایر گفته بود که صدام را به محل استقرار شاه ایران می برد.
طی ملاقات نسبتا کوتاهی که در ششم مارس ۱۹۷۵ برابر با پانزدهم اسفند ۱۳۵۳ میان مقام های ایران و عراق با میانجیگری الجزایر صورت گرفت، بیانیه ای تاریخی منتشر شد که در آن ایران و عراق توافق کرده بودند اختلافات دیرین مرزی خود را حل کنند.
بر اساس این بیانیه که در مرزهای زمینی دو کشور بر اساس پروتکل قسطنطنیه ۱۹۱۳ و صورتجلسههای کمیسیون تعیین مرز ۱۹۱۴ و مرزهای آبی بر اساس خط تالوگ مشخص شود و دو کشور در مرزهای خود کنترل دقیقی برای جلوگیری از نفوذ خرابکاران به داخل خاک یکدیگر به عمل آورند.
به این ترتیب ایران پذیرفت که از تجهیز و مسلح کردن کردهای عراقی دست بردارد و در مقابل عراق، درخواست های ایران در تقسیم شط العرب از عمیق ترین نقطه قابل کشتیرانی این رودخانه مرزی را بپذیرد.
امضای عهدنامه مرزی در بغداد
مذاکرات مربوط به تدوین عهدنامه مرزی ایران و عراق حدود سه ماه طول کشید.
مقام های دو کشور پس از مذاکرات فشرده ای در تهران و بغداد، سرانجام روز ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵ برابر با ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ آماده امضای اسناد عهدنامه شدند.
عباسعلی خلعتبری و سعدون حمادی وزاری خارجه ایران و عراق در حضور عبدالعزیز بوتفلیقه وزیر خارجه وقت و رئیس جمهور کنونی الجزایر، عهدنامه مرز دولتی و حسن همجواری دو کشور را در بغداد امضا کردند.
اسناد عهدنامه هم در ۲۲ ژوئن ۱۹۷۶ در تهران مبادله و اسناد تصویب و صورتجلسات آن هم به دبیر کل سازمان ملل متحد تحویل داده شد و با شمارههای ۱۴۹۰۳ تا ۱۴۹۰۷ در دبیرخانه سازمان ملل به ثبت رسید.
پایان دادن به اختلافاتی که قدمت آن به بیش از ۴ قرن می رسید، یکی از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی ایران در این دوره محسوب می شود.
پس از امضای عهدنامه ۱۹۷۵ برای پایان دادن به اختلافات احتمالی آینده حتی نامه ای هم میان مقام های دو کشور مبادله شد که تاکید می کرد هیچ اختلاف دیگری میان ایران و عراق باقی نمانده است. اما نگرانی ها ۵ سال پس از امضای عهدنامه رنگ واقعیت به خود گرفت. عهدنامه حدود یک ماه پس از امضا به تصویب مجلس سنا و شورای ملی در ایران رسید و شاه آن را در بیست و چهارم تیر همان سال به وزارت امورخارجه ابلاغ کرد.
میراث شاه و صدام برای آیت الله
عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر میراثی برای آیت الله خمینی بنیاد گذار جمهوری اسلامی از دو شخصیت منفور او بود.
شاه که آیت الله خمینی دست کم از خرداد ۱۳۴۲ با او در ستیز بود و صدام که حتی تبعید آیت الله خمینی در نجف را هم تحمل نکرد و سرانجام او را از عراق بیرون راند.
عهدنامه مرزی ایران و عراق یک قرارداد دوجانبه حقوقی است و از این رو خروج یک طرفه از آن امکان پذیر نیست. با این همه مقام های عراق که با نگرانی از تاثیر انقلاب ایران بر شیعیان عراقی، تحولات کشور همسایه خود را دنبال می کردند، به دنبال گرفتن نظر مقام های دولت انقلابی ایران درباره عهدنامه بودند.
ششمین اجلاس رهبران جنبش عدم تعهد که یک سازمان برآمده از جنگ سرد بود و اعضای آن را کشورهای مستقل تشکیل می دادند از سوم تا هفتم اکتبر 1979 در کوبا نزدیک می شد.
ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت ایران هم با درخواست عضویت کشورش در این جنبش راهی هاوانا بود و دیدار با صدام حسین که در صدر هیات عراقی به اجلاس می آمد، در برنامه آقای یزدی قرار داشت.
منصور فرهنگ نماینده اسبق جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد می گوید که قبل از پرواز به کوبا، همراه آقای یزدی برای دیدار با آیت الله خمینی به قم رفتیم تا نظر او را درباره عهدنامه بپرسیم. موضع دولت موقت در برابر عهدنامه در جریان دیدار وزیر خارجه آن با صدام و هیات حاکمه عراق معلوم و مشخص نبود.
منصور فرهنگ نماینده اسبق جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد می گوید که قبل از پرواز به کوبا، همراه آقای یزدی برای دیدار با آیت الله خمینی به قم رفتیم تا نظر او را درباره عهدنامه بپرسیم. موضع دولت موقت در برابر عهدنامه در جریان دیدار وزیر خارجه آن با صدام و هیات حاکمه عراق معلوم و مشخص نبود.
ایران در تب و تاب تحولات انقلاب به سر می برد حدود پنج سال پس از امضای این عهدنامه و کمتر از یک سال پس از دیدار صدام حسین با وزیر خارجه موقت ایران نگرانی ها درباره نیات صدام حسین و حزب بعث به واقعیت پیوست.
هواپیماهای ارتش عراق با بمباران فرودگاه مهرآباد تهران 31 شهریور 1359 آغاز گر جنگی ویرانگر شد که هشت سال طول کشید.
عهدنامه در عهد رهبری دوستان ایران در عراق
چهار روز پیش از حمله، صدام با حضور در تلویزیون دولتی عراق عهدنامه مرزی دو کشور را پاره کرد و آن را بی اعتبار خوانده بود.
مرزی های دو کشور مورد تعرض قرار گرفت و مناطقی از خاک ایران و عراق مدتی به دست یکدیگر افتاد.
عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر و مرزهای تعیین شده ای که میله های مرزی آن را مشخص کرده بود عملا نادیده گرفته شد.
اما پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و پایان جنگ ایران و عراق نیروهای نظامی دو کشور داخل مرزهای خود بودند.
صدام پیش از حمله به کویت باردیگر بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و عهدنامه مرزی با ایران را معتبر خواند.
تحولات پی در پی در منطقه از جمله دو جنگ فراگیر هنوز مانع از آن شده که میله های مرزی که بر اثر آتش جنگ از بین رفته، دوباره نصب شود.
پس از سقوط حکومت بعث و صدام حسین در عراق در سال ۲۰۰۳ مقام های جدید عراقی که از دوستان و هواداران ایران هستند و برخی از آنها مدت زمانی طولانی در دوره صدام در ایران زندگی کرده اند، مواضعی گرفته اند که نگرانی ایران از نیات رهبران حکومت جدید عراق را به دنبال داشته است.
از جمله موضع گیری جلال طالبانی که گفته بود "این قرارداد نه بین عراق و جمهوری اسلامی بلکه بین صدام حسین و نظام شاهنشاهی ایران منعقد شده است."
هرچند خروج یک طرفه از این عهدنامه امکان پذیر نیست اما واکنش سریع و منفی ایران به رهبران عراق به زیرسئوال بردن اعتبار عهدنامه، عقب نشینی عراقی ها را به دنبال داشته است.
اغلب حقوقدان های بین المللی، می گوید که این عهدنامه هنوز ظرفیت حل و فصل اختلافات احتمالی دو کشور را دارا است و تهدید احتمالی اش از سوی برخی سیاستمداران عراقی، نمی تواند اعتبار این سند حقوقی را تضعیف کند.
۳۵ سال پس از امضای عهدنامه حسن همجواری ایران و عراق ترس های پیشین از دشمن که منجر به امضای این عهدنامه شد، جایگزین نگرانی از نیات دوستان ایران در عراق شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر