نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

تونی بلر پس از یکی از دیدارهایش با معمر قذافی، گفت: "او شریکی با ثبات و مورد اطمینان برای جهان غرب است"



۰۷,۰۱,۱۳۹۰

ghadadafi-Balir_110327
همه‌ی مردان ِ قذافی

برگردان: ش. فرهمند راد

ایران امروز - روشنفکران بریتانیایی و امریکایی پول‌های کلانی گرفتند تا سیمایی بزک‌کرده از دیکتاتوری قذافی برای جهان غرب نشان دهند.
تونی بلر پس از یکی از دیدارهایش با معمر قذافی، گفت: "او شریکی با ثبات و مورد اطمینان برای جهان غرب است". دوستان بلر در دربار، و در محافل سیاسی، اقتصادی، و دانشگاهی توصیف او را جدی گرفتند. شاهزاده اندرو شریک بازرگانی سرهنگ لیبیایی شد، و پیتر ماندلسون، سایه‌ی جدائی‌ناپذیر بلر، از ثروت‌های لیبی بهره برد. شرکت‌های غول‌آسای سرمایه‌گذاری همچون بلاکستون و کارلایل گروپ نیز بیکار ننشستند. و هیچ جای شگفتی نیست که شرکت نفت لوندین، و کارل بیلت وزیر امور خارجه‌ی سوئد نیز از قبل این دیکتاتور سود بردند.
شگفت آن است که برخی دانشمندان نام‌آور و "اتاق‌های فکر"، دست یاری ایدئولوژیک به‌سوی قذافی دراز کردند. مانیتور گروپ Monitor Group در بوستون سالانه سه میلیون دلار دریافت می‌کرد تا به‌اصطلاح "تصویر جهان غرب از قذافی" را بزک کند. پژوهشگران جامعه‌شناسی که در خدمت این شرکت بودند، بنا بر توافق با قذافی قرار بود به جهانیان بیاموزند که لیبی را بستایند.
یکی از این اندیشه‌پردازان عبارت است از جامعه‌شناس برجسته و آفریننده‌ی "راه سوم" تونی بلر، آنتونی گیدنز. گیدنز قذافی را مردی که لیبی را بازسازی کرده و کشوری مدرن آفریده قلمداد می‌کند و او را می‌ستاید. نوشته‌های او را هم در ال‌پائیس و هم در لارپوبلیکا می‌توان یافت.
از چهره‌های دیگری که در گروه اندیشه‌پردازان در خدمت قذافی بودند، جامعه‌شناسان برجسته در سطح جهانی از قبیل فرانسیس فوکویاما و رابرت پوتنام Putnam بوده‌اند.
جوزف نای Joseph Nye اندیشمند نولیبرال و پرنفوذ دانشگاه هاروارد به دیدار قذافی رفت، پول گرفت، راهنمایش کرد، و از تأثیرات مثبتی که از او گرفته‌بود سخن گفت. این پروفسورهای سرشناس هر چه از دست‌شان بر می‌آمد کردند تا بنا بر توافق قذافی را شخصی "اندیشمند و روشنفکر" جلوه دهند.
بزرگ‌ترین اندیشه‌پرداز ایدئولوژیک قذافی پروفسور بنجامین باربر نماینده‌ی اصلی اتاق فکر دموس Demos است که به‌طور سنتی در مواضع نزدیک تونی بلر قرار دارد. اکنون دموس برای کامرون نخست‌وزیر محافظه‌کار نیز کار می‌کند. فاصله‌ی میان آن دو سیاستمدار چیزی نیست.
باربر مدت‌ها حامی سیف‌الاسلام پسر معمر قذافی بود که در آموزشگاه اقتصاد لندن، یعنی درست در مرکز فساد روابط بریتانیا و لیبی درس می‌خواند. سیف‌الاسلام را کمک کردند تا درجه‌ی دکترا بگیرد. عنوان پایان‌نامه‌ی او چنین است: نقش جامعه‌ی مدنی در دموکراتیزه کردن نهادهای مدیریت جهانی.
این پایان‌نامه‌ی ۴۲۹ صفحه‌ای در اینترنت موجود است و گفته می‌شود که او آن را از نوشته‌های دیگران کپی کرده‌است. باربر تا همین تازگی‌ها عضو بنیاد جهانی انجمن‌های نیکوکاری قذافی بود که هدف خود را گسترش آزادی و حقوق بشر اعلام کرده‌است. بنیاد قذافی از جمله با بنیاد صلح نیرومند کارنگی Carnegie، و البته با سازمان‌های عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر همکاری داشت. از هنگامی که سیف‌الاسلام به‌تازگی قول داد که جنبش اعتراضی لیبی را در خون غرق کند، همکاری دوستانه‌ی او با روشنفکران غربی فروکش کرد.
گروه‌هایی از سیاستمداران و پژوهشگران با سوابقی در ایدئولوژی "راه سوم"، در پنج – شش سال گذشته کوشیده‌اند که به قبیله‌ی قذافی جاذبه‌ی ایدئولوژیک ببخشند. از آن طریق قرار بوده‌است که همکاری اقتصادی تقویت شود تا هم رژیم قذافی تحکیم شود و هم این شرکت‌های جهانی پولی به جیب بزنند.
سیلویو برلوسکونی، که در خرید و فروش خدمات متقابل مهارت دارد، نیز با قذافی معامله کرده‌است: سرهنگ پنج میلیارد یورو گرفت، به‌ظاهر به عنوان غرامت برای تعدی و تجاوز در دوران مستعمرات، اما در واقع برای آن که راه پناه‌جویان لیبیایی را به‌سوی ایتالیا ببندد.
فرانسه نقش تجهیز ارتش لیبی را بر دوش گرفته‌است. سال گذشته فرانسه بیش از دو میلیارد یورو تسلیحات به لیبی فروخت، و این بالغ بر دو سوم تمامی خرید نظامی لیبی‌ست. پاتریک اولیر Ollier وزیر فرانسوی ده‌ها سال است که توانسته به برکت نقش برجسته‌اش در انجمن دوستی فرانسه و لیبی بر سر کار باقی بماند. اوا ژولی Eva Joly دادستان و نماینده‌ی پارلمان اروپا از سوی سبزها، به‌تازگی اولیر را متهم کرد که با قذافی معامله‌ی پنهانی اسلحه داشته‌است. اولیر پشت پرده در آزادی چهار پرستار بلغار و یک پزشک فلسطینی از لیبی دست داشت. اینان به اتهام آلودن لیبیایی‌ها به ویروس اچ‌آی‌وی به مرگ محکوم شده‌بودند. اولیر در آن هنگام به سارکوزی که تازه به ریاست جمهوری برگزیده شده‌بود، برای خارج کردن این گروگان‌ها از لیبی کمک کرد.
بهای این معامله عبارت بود از تحویل اسلحه به لیبی و کمک به برنامه‌ی نیروی هسته‌ای لیبی. و همه‌ی معامله در خلال یک بازدید دولتی جنجالی در پاریس صورت گرفت: قذافی بیرون کاخ ریاست جمهوری فرانسه خیمه و خرگاه به‌پا کرد.
آن سلاح‌های فرانسوی (و اروپایی) امروز کاربرد غریبی یافته‌اند: هم برای کشتار مخالفان رژیم لیبی به‌کار می‌روند، و هم نیروی هوایی ِ فرانسوی ِ لیبی را بمباران می‌کنند – جنگنده‌های میراژ فرانسوی در برابر جنگنده‌های میراژ لیبیایی.
بنجامین باربر همین تازگی در ۲۵ فوریه در وبلاگ خود نوشت که: "ایجاد مناطق ممنوعیت پرواز بر آسمان لیبی بعید است. این کار تنها وجهه‌ی قذافی را تقویت می‌کند."
ادعای نخست باربر، دوست ایدئولوژیک قذافی و بلر، غلط در آمد. شاید ادعای دوم او نیز غلط در آید. اما این نیز روشن است که علاقه‌ی جهان غرب به لیبی هرگز ربطی به دموکراسی نداشته‌است.
افزوده‌ی مترجم:
روزنامه‌های سوئد این‌روزها فاش کردند که قذافی بیش از یک میلیارد یورو در سوئد سرمایه‌گذاری کرده، اما هنوز معلوم نیست در چه فعالیت‌هایی:
همچنین فاش شد که چندی پیش یک اتاق پر از "کتاب سبز" قذافی در قلعه‌ی تاریخی شهر اوپسالای سوئد پیدا شد، و تحقیقات نشان داد که یک پژوهشگر دانشگاه اوپسالا در برابر دریافت پول از لیبی پذیرفته که کتاب قذافی را تبلیغ کند:
وبلاگ مترجم: 

هیچ نظری موجود نیست: