پژوهش تاریخی: ظهور و سقوط رایش سوم
کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" بی گمان شناختهترین کتاب تاریخ عمومی درباره دوران تسلط رژیم ناسیونال سوسیالیسم بر آلمان است.
کتاب بر پایه اسنادی معتبر استوار است: مدارک باقیمانده از دوران "رایش سوم"، یادداشتهای روزانه یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، خاطرات فرانتس هالدر، از فرماندهان ارتش نازی که توسط آدولف هیتلر برکنار شد، اظهارات گالیاتسو چانو، وزیر خارجه ایتالیا در دوران موسولینی، گزارشهای وزارت خارجه بریتانیای کبیر، و سرانجام اسناد و گواهیهای دادگاه نورمبرگ، که پس از پایان جنگ به جنایات سران و فرماندهان رژیم نازی رسیدگی کرد.
نویسنده کتاب، ویلیام شایرر (۱۹۰۴ - ۱۹۹۳) تاریخدان آمریکایی از نیمه دهه ۱۹۲۰ به عنوان روزنامهنگار در اروپا بود و در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۰ در آلمان نازی زندگی میکرد. او از نزدیک شاهد اعتلای رژیم نازی و آغاز جنگ جهانی دوم بود.
کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" در سال ۱۹۶۰ انتشار یافت و با استقبال فراوان روبرو شد: از مرگ آدولف هیتلر (۱۸۸۹ – ۱۹۴۵) و پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۱۹۴۵) پانزده سال گذشته بود و در این مدت پژوهشی ژرف و در عین حال پرکشش انتشار نیافته بود.
"بزرگترین فاجعه تاریخ بشر"
هیتلر آدمی سطحی و کمسواد که در تهییج عوام و سازمان دادن لایههای شرور و بیاصالت مهارتی کمنظیر داشت. زمانه نیز برای رواج راه حلهای ساده و عقاید افراطی آماده بود.
کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" نسبتا مفصل است و متن اصلی آن در چهار جلد تدوین شده است.
تقریبا سراسر نیمه اول کتاب به زندگی آدولف هیتلر و زمینههای پیدایش رژیم تمامیتخواه (توتالیتر) "رایش سوم" میپردازد. پیشرفت هیتلر در صحنه سیاسی آلمان، با تکیه بر عوامفریبی و توطئههای سیاسی، به ویژه بهرهگیری از شگردهای "دموکراتیک" برای استقرار نظامی خودکامه.
هیتلر آدمی سطحی و کمسواد که در تهییج عوام و سازمان دادن لایههای شرور و بیاصالت مهارتی کمنظیر داشت. زمانه نیز برای رواج راه حلهای ساده و عقاید افراطی آماده بود. در دموکراسی سست و پرآشوب "جمهوری وايمار" سخنان هيتلر برای سادهدلان جذابيت داشت. نيروهای مترقی و چپ نسبت به خطر قدرتگيری هيتلر هشدار میدادند.
آلمان با شکست در جنگ جهانی اول به شرایطی خفتبار گردن نهاد که فقر و محرومیتی شدید را برای بیشتر مردم به همراه آورد. بسیاری از مردم که از شرایط تحقیرآمیز به ستوه آمده بودند، به وعدههای شیرین هیتلر دل سپردند، که نه تنها تحمیلات کشورهای پیروزمند را قبول نداشت، بلکه آنها را از نژادی پست میدانست.
نویسنده به تفصیل به رشد گرایشهای ناسیونالیستی بر پایه فلسفه برتری "نژاد ژرمن" میپردازد، که زمینه ظهور و رشد حزب "ناسیونال سوسیالیسم کارگری آلمان" را فراهم کرد.
با تبلیغات و تلقینات نازیان، ذهنیتی شکل گرفت که در پرتو آن، شهروند آلمانی بهروزی خود را نه در شکوفایی استعدادهای فردی یا رفاه شخصی، بلکه در همبودی یا احساس تعلق به یگانگی با قوم خود مییافت: ملت یگانه، مرام یگانه، حزب یگانه و رهبر یگانه.
آلمان با شکست در جنگ جهانی اول به شرایطی خفتبار گردن نهاد که فقر و محرومیتی شدید را برای بیشتر مردم به همراه آورد. بسیاری از مردم که از شرایط تحقیرآمیز به ستوه آمده بودند، به وعدههای شیرین هیتلر دل سپردند، که نه تنها تحمیلات کشورهای پیروزمند را قبول نداشت، بلکه آنها را از نژادی پست میدانست.
بر این اساس هیتلر که با اکثریتی ضعیف و مشکوک در انتخابات سال ۱۹۳۳ به پیروزی رسید، "رایش سوم" را بنیاد گذاشت که قرار بود هزار سال پایدار بماند، اما طی تنها ۱۲ سال نه تنها آلمان، بلکه سراسر اروپا را به "ماقبل بشریت" سقوط داد.
حزب نازی برای سرکوب مخالفان سياسی و عقيدتی، در پیگرد و کشتار يهوديان، يگانهای ويژهای سازمان داد. اين باندها در اعمال سرکوب و خفقان در سراسر آلمان و سرزمينهای اشغال شده فعال بودند.
عفریت جنگ
بخش دوم کتاب " ظهور و سقوط رایش سوم" عمدتا به جاهطلبیهای نظامی هیتلر و حملات ماشین جنگی رژیم نازی میپردازد: "الحاق" اتریش به آلمان در مارس ۱۹۳۸، فتح چکسلواکی در مارس ۱۹۳۹. در اول سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله برقآسای پيادهنظام مجهز آلمان (ورماخت) به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز شد.
در ژوئن ۱۹۴۱ ارتش نازی با زیر پا گذاشتن پیمان عدم تعرض، به خاک اتحاد شوروی حمله کرد.
نویسنده کتاب، ویلیام شایرر (۱۹۰۴ - ۱۹۹۳) تاریخدان آمریکایی از نیمه دهه ۱۹۲۰ به عنوان روزنامهنگار در اروپا بود و در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۰ در آلمان نازی زندگی میکرد. او از نزدیک شاهد اعتلای رژیم نازی و آغاز جنگ جهانی دوم بود.
کتاب مراحل گسترش جنگ را توصیف میکند. فتوحات سریع ارتش نازی در اروپا، سقوط کشورهای اروپایی، پیشروی در شوروی و سپس مقاومت سرسختانه "ارتش سرخ" در سال ۱۹۴۲. ضربات مهلک آن بر ارتش نازی و پیشروی به سوی شرق اروپا از آغاز سال ۱۹۴۳.
در واپسین فصل کتاب آخرین روزهای "پیشوا" گزارش شده است، در قرارگاهی زیرزمینی در برلین و سرانجام تسلیم بیقید و شرط آلمان.
هيتلر اول مه ۱۹۴۵ به همراه چند تن از یاران خود دست به خودکشی زد. با مرگ او نظامی سرنگون شد که طی چند سال از قاره اروپا ويرانهای عظيم، و از کشور آلمان زندانی مخوف ساخته بود. جنگی که مسئوليت مستقيم آن با هيتلر بود، به بهای جان نزديک پنجاه ميليون انسان تمام شد.
کتابی سودمند و جامع
کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" هم از جانب کارشناسان و هم از سوی خوانندگان عادی با استقبالی پرشور روبرو شد، فروشی بالا پیدا کرد و بارها به چاپ رسید، اما برخی از محافل دانشگاهی به آن ایراد گرفتند و آن را میان پژوهشی تاریخی و وقایعنگاری سرگردان دانستند.
انتقاد عمده آن است که به نظر برخی از پژوهشگران کتاب در تحلیل پیدایش نازیسم و بررسی ریشههای ایدئولوژیک آن به بیراهه رفته است. به نظر این منتقدان سرچشمه نازیسم را بایستی نه در ساختارهای ذهنی یا مکتبهای فلسفی پیشین، بلکه در مناسبات نوین اجتماعی دید.
پدیده تمامیتخواهی (توتالیتاریسم) که نازیسم تنها یکی از نمودهای آن است، به جهان مدرن تعلق دارد. این نظام پیش از هرچیز نشانه آسیبپذیری ساختارهای دموکراتیک است که در سایر کشورهای اروپایی، مانند اسپانیا و ایتالیا نیز نمودار شد.
به نظر برخی از پژوهشگران، کتاب در تحلیل پیدایش نازیسم و بررسی ریشههای ایدئولوژیک آن به بیراهه رفته است. به نظر این منتقدان سرچشمه نازیسم را بایستی نه در ساختارهای ذهنی یا مکتبهای فلسفی پیشین، بلکه در مناسبات نوین اجتماعی دید.
شالودههای اقتصادی این رژیم به موازین سرمایهداری وفادار است، که بهرهکشی از نیروی کار را در سطحی گسترده و بیبند و بار به نمایش میگذارد.
با وجود این گونه انتقادات، کتاب ویلیام شایرر در نوع خود یکی از بهترین کتابهای تاریخی به شمار میرود.
کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" پیش از این به صورت پراکنده و نارسا به زبان فارسی منتشر شده بود. اینک نسخه کامل آن با ترجمه دقیق و روشن کاوه دهگان (۱۳۰۱ – ۱۳۸۷) به بازار آمده است.
---
شناسنامه کتاب:
ظهور و سقوط رایش سوم
ظهور و سقوط رایش سوم
نوشته: ویلیام شایرر
ترجمه: کاوه دهگان
تهران: نشر آمه، ۱۵۴۰ برگ در دو جلد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر